پاییززرد
درختان خمیده ازطوفان غم
رفتی و ندانستی که دل من ازرده است دلم از بی وفاییهابی زاراست ندیدی شکستن مرا انگاه که خمیده گشت قامت من وقتی تو بودی مرا نمی دیدی صدایم نمی شنیدی حال که رفتی هم میشنوی هم می بینی اما نیستی نیستی که ببینی شکستن مرا من به تو محتا جم
نظرات شما عزیزان:
قالب جدید وبلاگ پيچك دات نت |